مقاله در مورد نقش دولت در اقتصاد
آمریکا به سیستم اقتصاد آزاد خود به عنوان مدل
برای کشورهای دیگر دنیا اشاره می کند. موفقیت
اقتصادی کشور گویای این حقیقت است که اقتصاد
وقتی که دولت داد و ستدها و افرادرا به حال خود
گذاشته تا با شایستگی خود در بازارها آزادانه رقابت
کنند، به بهترین وجه عمل می کند. ولی دقیقأ تا چه
حد داد وستدها در سیستم اقتصاد آزاد آمریکا “آزاد”
هستند؟ جواب آن این است: ” نه کاملأ “. سیستم
پیچیده ای از قوانین و مقررات دولتی ، بسیاری از
جنبه های عملیات داد وستد را تشکیل می دهند.
هر ساله، دولت هزاران صفحه از قوانین و مقررات جدید،
که اغلب با جزئیات دقیق و فراوان آنچه را که داد وستدها
اجازه انجام آنها را داشته و یا ممنوع از انجام هستندرا
منتشر می سازد.
در سالهای اخیر، قوانین و مقررات در برخی عرصه
هاتنگ تر ودر برخی دیگر سهل تر شده است.
در واقع، مضمون پایدار تاریخ اقتصاد آمریکای معاصر
بیشتر دوروبر حد دخالت دولت درامور داد وستد دور زده است.
اقتصاد آزاد در برابر دخالت دولت
از لحاظ تاریخی ، خط مشی دولت آمریکا در رابطه
با داد و ستد را می توان در واژه فرانسوی ” لاسیزفیر ”
( Laissez – Faire) – به معنای ” بحال خودگذاری”
تشریح نمود. این تصور از فرضیات اقتصادی آدام
اسمیت (Adam Smith ) ، اسکاتلندی قرن هیجدهم
سرچشمه می گیرد که نوشته های وی به طرز زیادی
بر رشد سرمایه داری آمریکا تاثیر گذارد. اسمیت
اعتقاد داشت که منافع خصوصی می باید عنانی آزاد
داشته باشد. تا وقتی که بازارها آزاد و رقابت طلبانه
باشند، عملکردهای افراد، که ازسوی منافع شخصی
به حرکت در می آید، برای رفاه کل جامعه بکار خواهد
رفت. اسمیت تا حدی که دولت قوانین اساسی اقتصاد
آزاد را تثبیت نماید طرفدار دخالت دولت بود. ولی
حمایت وی از سیستم اقتصاد آزاد بود که در آمریکا،
کشوری که بر پایه ایمان به افراد و عدم اطمینان به
مسئولین بنا شده بود، برای او طرفدارانی را پیدا کرد.